صدای کودکان شکنجه شده در جمهوری اسلامی
مهدیه 12 ساله از جریا ن حمله وحشیانه به خانه اشان و دستگیری همراه با خواهر 2 ساله اش و مادرش... حتما این فایل صوتی رو گوش بدهید ... پدر مهدیه سلیمی خود مجروح جنگی است و شیمیائی شده ...در جنگی که فقط و فقط برای حفظ نظام منحوس جمهوری اسلامی 8 سال ادامه پیدا کرد وی مجروح شده و حالا هم حق هیچگونه اعتراضی نداره ؟ همسر وی که در خانه خیاطی میکند هنوز بعنوان گروگان در زندان بسر میبرد ! صورت کودک 2 ساله اشان هنوز زخمی است ...مهدیه 12 ساله و خواهر کوچکش چشم انتظار مادر نشسته اند ... جریان اعتصاب صنفی اتوبوسرانان رو اینطور سرکوب می کنند ... صدها نفر از خانواده های دستگیرشدگان اخیر در شرایط روحی و مالی بسیار بدی قرار دارند ...رانندگانی که برای اعتراض به شرایط کاری اعتصاب کرده اند حالا باید بغیر از کتک و زندان در شراطی مالی بدتر هم قرار بگیرند ولی حاکمان کشور اسلامی با ثروتهای بیکران در اروپا و امریکا تجارت کنند ! دولت احمدی نژاد بجای برگزاری کنفرانس تحریف هولوکاست چرا دختر 2 ساله رو در قرن 21 با ضرب و شتم به زندان می اندازه ؟ میدانستید که طبق آمار موجود آدولف هیتلر با اون همه جنایت با شهر وندان آلمانی و هم وطن های خودش مهربان تر از حاکمان جمهوری اسلامی ایران با ایرانیان بود ؟ . حتما حتما این فایل صوتی واقعی و غم انگیز پدر و دختری درد کشیده روگوش بدهید .
راستی خاتمی ها در کدوم گوری هستند ؟؟؟ جریان فریبکارانه دوم خرداد و مثلا گفتگوی تمدن ها و .... ؟!؟!؟ رفرمیست ها !!! همگی خفه شده اند ! لابد الان می گویند که ما در این مملکت پست و مقامی نداریم ؟!؟ البته برای من عجیب نیست و می دانم که تمام جناح های دولت دیکتاتوری جمهوری اسلامی در ظاهر شاید تفاوت هائی داشته باشند ولی در باطن برای حفظ نظام فاشیستی همگی در سرکوب مردم همدست هستند ... راستی باز هم خانم شیرین عبادی در سخنرانی های بین اللملی اش از زندان های عجیب و غریب امریکا صحبت خواهد کرد ؟ قصدم دفاع از امریکا نیست که سیستم امپریالیستی هزاران اشکال داره ولی خانم عبادی که میتونه بلندگوهای بین اللملی رو برای چند ساعتی در اختیار داشته باشه چرا هرگز حرفی از زندانیان ایران نمی زنه ؟ این روزها هم سپری خواهند شد و روزی و سالی دوباره آزادی بر سرزمین ایران راه خواهد یافت این سیر تکامل تاریخی است و هیچ دیکتاتوری در هیچ کجای دنیا تا بحال دوام نداشته ..نیروی مردم و فرهنگ همیشه بر زور و ستم غالب بوده و خواهد بود .
اعلام اعتصاب برای روز جمعه 14 بهمن

من از زمان حمله نیروهای غربی و متحدانشون به عراق در تمام تظاهرات بر علیه جنگ شرکت کردم و هنوزم معتقدم که اون نیمچه دمکراسی ؟!؟! که قرار بود به مردم عراق داده بشه با اون هزینه و قیمت و چپاول ثروت های ملی و کُشت و کشتار مردم عراق ارزشی نداره ! همیشه مخالف حمله کردن و مخصوصا دخالت دولت های خارجی در امور کشورهای دیگه هستم و خواهم بود ... هر چند من از دولت ایران و حکام دیکتاتورش متنفرم . به نام مردم و آزادی در تظاهرات بزرگی که در روز 18 ماه مارچ در لندن برگذار میشه شرکت خواهم کرد و از تمام دوستان تقاضا می کنم که در حد توان خودشون نگذارند ایران به سرنوشت عراق فعلی دچار بشه ..راه حل مبارزه با ملا ها و سقوط دولت دیکتاتوری – اسلامی حمله نیروهای غربی به ایران نیست ... در هیچ کجای تاریخ بشریت تا به امروز دمکراسی به وسیله زور و جنگ از خارج از کشور وارد نشده !
امروز چهارمین سال تولد وبلاگ فارسی من هست ! در موقع شروع وبلاگ فارسی ام هرگز فکر نمی
من سالیان پیش این رو نوشتم ولی تاریخ همیشه در حال تکرار شدن لحظه های تلخ هست ! کابوس های شبانه ام پایانی ندارن ...می دونم که زندگی همیشه بر " مرگ " غلبه میکنه . زندگی می تونه در " مرگ " هم جریان داشته باشه همانطور که در " زندگی " هزاران بار " مرگ" رو تجربه می کنیم ! خوش بختانه هیچوقت با مرگ خودم مشکلی نداشتم وندارم ولی تحمل از دست دادن عزیزان برام سخته !همیشه یافرسنگها دور ا م و یا اینقدر نزدیکم که کاری از دستم بر نمی آد ! زندگی " حس " عجیب و غریبی است که هنوز درست نمی دونم کدوم قسمتش رو بیشتر دوست دارم ! زنده بودن رو ... با یاد ها زندگی کردن رو ... در یاد ها زنده بودن رو ... شایدم فقط خود ِ خود ِ زندگی رو ...
دقیقه ها و ساعتها و روزها به کندی سپری میشن ... در این گوشه از دنیا عقربه زمان قصد حرکت کردن نداره ! همین سکون و عدم تحرک من رو به وحشت انداخته ..تمام دنیا رو از پشت پنجره کوچک شیشه ای تماشا کردن ...چشم های نگران ..لحظه های اظطراب و التهاب ...سکوت و ..دزدیذن نگاه های مضطرب ... هنوز هم " سکوت سرشار از نا گفته هاست "** دقیقه ها و ساعتها و روزها به کندی سپری میشن ...

دی ماه سالگرد تولد شاعری است که دست هاش رو توی باغچه کاشت و براستی که دست هایش در نسل های بعدی سبز شد ..فروغ برای من بسان معلمی است که دستم را گرفت و به ادبیات فارسی علاقمند کرد ... برای اولین بار کتاب و صدای غمگین ولی جادو ئی فروغ بود که من رو با شعر معاصر ایرونی آشنا کرد...فروغ قبل از تولد من فوت کرده بود ولی اشعار به یاد ماندنی و روح سرکش اون در هزاران نفر بعد از اون زنده ماند ...و تولد و تکامل و غرور... یادش گرامی باد



