شب های شعر و شراب
در چند ماهه اخیر بیشترش رو در سفرهای مختلف بودم ... هنوز ار یک کشور برنگشته سفر بعدی پیش میاد ...گاهی تعطیلات و گاهی هم سفر های کاری ...خیلی حرفها برای نوشتن دارم ولی کو وقت و حوصله فارسی نوشتن ! چند شب پیش توی خونه یک دوست ایرلندی ، آخر شب شروع کردیم به شعرحوندن و به نوعی " شو آف " کردن اطلاعات ادبیاتی-فرهنگی امون ..جالبترین موضوع این که هیج کدوم از ما 8 نفر در رشته ادبیات تحصیلاتی نداشیتیم ولی همگی باادعا و صاحب نظر ! نزدیکترین فرد مونیکا بود که داره دکترای فلسفه میگیره !بقیه هم که همگی رشته های مهندسی و فنی خونده بودند یک پزشک هم در جمع ما بود ! نوبت به من که رسید شعری از فروغ رو خوندم ( البته ترجمه انگلیسی اش رو ) همگی بسیار هیجان زده شده بودند و فکر کردند از نوشته های خودم هست ، راستش من هم چند ساعتی گقتم که هست ولی اخرش راستش رو گقتم و نتیجه این شد که سایت انگلیسی فروع رو برای همه فرستادم و حال چند تا طرفدار غیر ایرانی دیگه هم به طرفداران نوشته ها ی فروغ اضافه شده !