فراموشی
عطر تنت يادم نيست
رنگ نگاهت با من نيست
در فراموشخانه قلبم ، فضای بزرگی داری
می بينی ؟
حتی ،
نامت هم در حافظه ام نيست
تمام شدی !
مثل يک باد زود گذر
در لابلای ذرات هوا گُم شدی
می بينی ؟
موجهای دريا هم به تو پشت کرده اند
تمام شدی ...
" I see this weblog as a place to THINK ALOUD without any worries " !
فراموشی
Spring is here

عيد ديدنی به سبک لندنی !
پس از چندين سال ، هنگام سال تحويل تقريبا عده زيادی از خانواده دور هم بوديم ! شامپاين ... سبزی پلو ماهی ... سبزه بزرگ و زيبا ... سفره هفت سين ... گفتگوهای نه چندان نوروزی ! راههای دور و نبود تعطيلات رسمی به مناسبت " نوروز ايرونی " در اروپا و امريکا باعث ميشه که زياد نشه دور هم جمع شد، مهمون عزيزی هم که از ايران اومده سال نو ی ايرونی متفاوتی شده بود . چند شب مهمونی های شب عيد هم به پايان رسيد ... يکی از مهمونی ها همزمان شده با تولد صاحب خونه ! ... ساعت 5 صبح بعد از کلی غذا و مشروب و ... بهتر از اين نميشه رقصيد ! مخصوصا که عکاس از همه مست تر باشه ! ...توی يکی از مهمونی های عيد نوروز ، آقائی نسبتا مُسن يک بطری ودکای " بالزام " توليد شده در زمان شاه رو آورده بود ...حالا چطوری اين همه سال اون رو توی لندن نگه داری کرده بود بماند ... قيمت يک ليتر مشروب روی برچسب شيشه نوشته شده بود " قيمت مقطوع : 18 تومان ! البته آقای ديگه ای که فکر کنم حدود 80 سال سن داشت می گفت که اون زمانهائی که اون ايران بوده قيمت " ودکای بالزام " 12 تومن بوده و لابد بعد ها گرون شده ! راستی با 12 تومن و 18 تومن هنوز ميشه چيزی توی ايران خريد ؟ يکی از مسائل خوبی که در اکثر سفره های هفت سين ايرونی امسال ديدم نبود " کتاب قران " بود. اينکه من هيچ اعتقادی به قران و بقيه اديان الهی !!! ندارم بحثی کاملا جداست .ولی خيلی دوست داشتم ايرونی هائی که کتاب قران رو همراه بقيه وسائل هفت سين می گذارند به من می گفتند که چه بهانه ائی برای اين ترکيب نا همگون آئين زرتشت و اصيل ايرونی با کتاب عرب های مسلومن داره ؟ March 21 is the first day of the Spring ... also it's Persian / Iranians New Year ... Happy Persian New Year 1384

“ Dare to be different “
من هميشه متفاوت بودم ...تفاوت گاهی به معنای بهتر بودن هست و گاهی به معنای بد تر بودن ...به نظر من " متفاوت " بودن می تونه نه بهتر بودن رو ثابت بکنه و نه برعکسش رو ولی می تونه " ايده های مستقل داشتن " رو مطرح بکنه ... اگر قرار بود که همه " انسانها " يک جور فکر کنند که دنيا خيلی خسته کننده تر از اين که هست ميشد ... اگر " متفاوت " نبوديم ميشديم مثل " فتوکپی " همديگه ! من به اين " تفاوت بر خودمی بالم ...باورکن هنوز همون " جاويد " اَم ! ولی ... بهار توده ها شکُفت

St. Patrick’s Day Festival
فستيوال St. Patrick’s Day ديروز شروع شد .برای خوندن تاريخچه اين روز تقريبا مذهبی ايرلندی به اينجا برويد...همه ساله روز 17 ماه مارس ايرلندی ها اين رو روز جشن می گيرند ...خوشبختانه مثل اکثر مراسم های مسيحی ها امروزه فقط جشن و پارتی از اين روزها به ياد مردم مونده و کسی به بار مذهبی اين روزها از قبيل کريسمس و ... اهميتی نمی ده ... ديروز از طرف شهردار لندن ، و با کمک جامعه ايرلندی مقيم لندن کنسرت بزرگی در بزرگترين ميدون لندن برگذار شد ... گروههای پاپ ايرلندی چندين ساعت کنسرت برگذار کردند ...خانواده ها با کوچکتر ها اومده بودند ... هوای سرد همه رو به رقص و پايکوبی واداشته بود ... ايرلندی ها هم با پوشيدن لباسها و کلاههای سبز رنگ و ...شادی و پايکوبی بيشتری می کردند ... ديروز فواره های بزرگ ميدون همگی به رنگ سبز بودند ! روز اصلی " St. Patrick’s Day " پنجشنبه 17 ماه مارس هست همه بار ها و پاپ های ايرلندی اون شب موزيک زنده دارند و حتما منهم خواهم رفت ... به نظر من در اين دنيای خشن ، هر بهانه ای برای شادی بايد جشن گرفته بشه !
مراسم بزرگداشت روز جهانی زن ديشب در لندن برگذار شد
مجری برنامه " ناهيد عزيز " ( زندانی سياسی از بند رسته ) با تسلط کامل برنامه رو اجرا می کرد و با خوندن زندگينامه " فروغ فرخزاد " و چند شعر از فروع برنامه رو آغاز کرد ...پس از اون نوازنده چيره دست سنتور " ويدا عدالت " با سنتورش مثل همشه صداهائی جادوئی در فضا به هوا درآورد .. " ويدا " ی عزيز چند سالی معلم سنتور من بود و من رو به ياد دوران دانشجوئی و يکشنبه بعد از ظهر ها و اون کلاسی در طبقه هزارم اون ساختمون قديمی انداخت... پس از اون " ويدا " با دو تا از شاگردانش چند قطعه شاد با " دنبک " نواختند ... تئاتر " زن پُستی " به تمام کم و کاستی هائی که در اجرا داشت ، موفق شد تفکر تلخ عده ای از " مردان ايرونی مقيم خارج از کشور " رو به مسخره بگيره و به بهترين شکل نمايش بده ... مردان و پسرانی که پس از ساليان زندگی در کشورهای غربی و استفاده از همه گونه آزادی شخصی بر ای خود شون به يکباره به دنبال زن " اوريجينال ! " و دختر باکره که آشپزی و خياطی و خانه داری و...هم خوب بلد باشه می افتند ! و به خانواده اشان در ايران سفارش " دختر اصيل ايرونی " !!! می دهند ... پس از آنتراکت هنرمند مردمی " گيسو شاکری " با اون صدای زيبا و آهنگ های با معنی برای حاضرا ن هنر نمائی کرد ... آهنگ " سرزمين من " که سروده يک شاعره افعان هست رو هم به زيبائی اجرا کرد ... " ناهيد " ( مجری مسلط برنامه ) با زرنگی خاص خودش ، چند تن از مهمون های حاضر در جمع رو به روی سن کشوند ! " مينا اسدی " ( شاعره مبارز مقيم سوئد ) که اتفاقا ديشب سالروز تولدش هم بود ... " هادی خرسندی " ( طنز نويس و کمدين موفق و مبارز مقيم لندن ) هم چند دقيقه هنر نمائی کرد و حاضران رو از خنده رود بُر کرد ... برنامه با آرزوی اينکه سال ديگه روز 8 ماه مارس با رهائی زنان ايرانی از بند ديکتاتو ری اسلامی تبديل شده باشه پايان گرفت .امشب به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن مراسمی در لندن برگذار خواهد شد، هنرمند مترقی ، ترا نه خوان آزادی برای سرزمين در بند " گيسو شاکری " هم در اين برنامه شرکت خواهد کرد ... نمايش تئاتر و سنتور و ... جزو برنامه های امشب هستند .
River

و سه سال گذشت...

8th March International Women's day

… Ain’t Nothin ‘ But


