رويش ناگزير جوانه ها
ببين سر سبزو خوشرنگ و برومندم
ببين پر برگ و پر شاخ و تنومندم
اگر چه زخمی از کين تبر داران ، وليکن ريشه در خاکم
چُنين ام من ، شکوهمندم
گيرم که در باورتان به خاک نشستم
و ساقه های جوانم از ضربه های تبر هاتان زخم دارد
با ريشه چه ميکنيد ، چه ميکنيد ؟
گيرم که بر سر اين باد بنشسته در کمين پرنده ايد
پرواز را علامت ممنوع ميزنيد
با جوجه های نشسته در آشيانه چه ميکنيد ؟
گيرم که پای خسته شبگرد با های و هوی نعره مستانه در گذر باشد
با صبح روشن پُر ترانه چه می کنيد ؟ چه مي کنيد ؟
گيرم که ميزَنيد ، گيرم که میبُر يد ، گيرم که ميکُشيد
با رويش ناگزير جوانه چه می کنيد ؟
مَپنداريد که بَر بادَم که من تاريخم و يادم
چُنان با درد اين مردم عَجينم من که پنداری که فريادم که فريادم که فريادم !
" شاملو "
مرجان هنرمند قديمی ... زندانی نظام زن ستيز آخوندی ... مرجان زندانی ای که در زندان سياسی شد ...مرجان زندانی سياسی سابق و آخرين آهنگش
کسانی که من رو از نزديک ميشناسن ميدونن که زندگی ام بدون موزيک نميگذره ! از اُپرا گرفته تا " Pink Floyd" و گروههای راک تا کلاسيک های ، مدرن،جاز ، پاپ و ... راستش تا چند سال پيش هم به هزاران دليل ! تقريبا آهنگ ايرونی گوش نمی دادم ولی به لطف راديو تلويزيونهای ايرونی بر روی اينترنت گاهی موزيک ايرونی گوش ميدم . در وبگردی های اخير لينکی از کنسرت مرجان رو ديدم و همين باعث شد تا توی اين چند روزه بارها و بارها اين ويدئو کليپ رو ببينم ... تا جائيکه من می دونم " مرجان " در دوره قبل از انقلاب اسلامی ، هنرپپيشه و خواننده بوده ... مرجان به جرم هواداری از مجاهدين ( اتهام واهی ) ۵ سال در زندان اوين با يکی از دختران فاميل ما هم بند بود و اون خيلی ازش تعريف ميکرد از شخصيت انسانی اش و ... وقتی از " ش " دختر مبارز و عزيزی که ۷ سال از بهترين سالهای جوانی اش رو در اسارت بوده و چند سالی با مرجان در بند های مختلف زندانی بوده . پرسيدم: جرم مرجان چی بود ؟ گفت : پسر خاله مرجان ، دانش آموزی 17 ساله بوده و در مدرسه هوادار مجاهدين بوده . وقتی بنزين در ايران کوپنی بود اون به پسر خاله اش کوپن بنزين ميداده بعنوان دختر خاله بزرگتر و نه بعنوان کمک به سازمان مجاهدين ! بعدها که دستگيری ها شديدتر شد پس از دستگيری پسر خاله نوجوان و اينکه پول از کجا مياوردی برای تهيه بنزين موتور و .... فهميدند که وی با "مرجان " خواننده سابق نسبت داره ... روز اول دستگيری مرجان به وی گفتند که تو به پسر خاله ات کوپن بنزين دادی تا بره توسط مجاهدين آخوندها رو ترور کنه !!! بيچاره مرجان تازه فهميد چرادستگير شده و از اتهامش تعجب کرد ! ۵ سال زندانی کشيدن فقط برای محبت مابين ۲ فاميل ! درحاليکه به گفته خودش مسئه اصلا سياسی نبوده ! " ش " خيلی از مرجان واخلاقش تعريف ميکرد و ميگفت مرجان در زندان زنی مبارز و جسور شده بود و به گروههای چپ گرايشاتی پيدا کرده بود .. مدتی هم به اجبار قران ميخواند ! يکبار هم گفت در زندان برای اولين بار به قران خوندن روی آوردم ! زندان پديده عجيبی است ...بايد اونجا بود تا قابليت انسانها رو فهميد ... "شکستن " توی زندان های جمهوری اسلامی زياد سخت نيست ولی مرجان " مقاومت " کرد و اين مقاومت برای من باارزش هست ... حالا هم که به هر علتی داره در برنامه های مجاهدين آواز ميخونه ..راستش من با ترکيب سياست و هنر موافقم ولی از شعار دادن گروهی و سواستفاده از هنرمندان موافق نيستم ... افسوس که مجاهدين همه آرمانهای انسانی رو با دسيسه و سياست بازی و زن و شوهر بازی و ... و مريم رهائی و ... عوض کردند ! قداست بی اندازه مريم و مسعود در چشم همه هواداران مجاهدين برای من بسيار آزار دهنده و تداعی کننده " حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله " است ! حيف که اين چند ساله اخير مجاهدين با گند هائی که زدند به اونهمه مبارزه و صداقت هوادارانشان و آرمهانهای نسلی از مسلمون های جوان و مبارز ايرونی لگد زدند .اينکه چطوری مرجان رو بالاخره راضی کردن که براشون بخونه به من ربطی نداره عقيده شخصی مرجان به خودش مربوط هست ، ولی يادم مياد که حدود ۱۰ سال پيش که دوره کنسرت گذاری مجاهدين بود سراغش رفتن و اون سالها مرجان مقيم آلمان بود و حاضر نشد همکاری کنه . از ديدن کلييپ کنسرتش لذت بردم و حيفم اومد شما ها رو هم شريک نکنم .صدای قوی و دورگه (husky voice ) مرجان با شعر بسيار زييائی از " شاملو " . اگر مرجان برای برگذاری کنسرت به لندن بياد و من خبر دار بشم حتما ميرم بااينکه کنسرت از طرف مجاهدين خواهد بود . همه برنامه های " مرضيه " رو تا حالا در جوار خواهران روسری به سر ديدم !