دیدی، که باز " بهار " آمد
دیدی
دیدی، که باز " بهار " آمد
دیدی
دیدی ، که عاقبت " تمام " ناگفتنی ها را برایت گفتم !
دیدی
دیدی ، که هنوز در ناباوری بر سَر خود می کوبی
دیدی
دیدی، که "پایان " را جشن گرفتم !
دیدی
دیدی که "بهار " باز آمد و من مسَتم ...
دیدی
دیدی ؟ ، که نَه دیدی و نَه شنیدی هر آنچه گفتم !