Monday, December 05, 2005

The Constant Gardner

یک شنبه غروب به همرا چند دوست به تماشای فیلم The Constant Gardner رفتم . داستانی که با واقعیت امروزه آفریقا ی شرقی ( کنیا ) بسیار مطابقت داره . داستان رو مینویسم . دکتر جاستین کوئیل Ralph Fiennes دیپلمات عالی رتبه کمیسون های بریتانیائی است که مامور در خدمت در کشور کنیا هست . در کنفرانسی در لندن وی به جای یکی از همکارانش سخنرانی میکند و دختری بسیار جسور از مابین حاضران با سوالات تند و انتفاد های شدید علیه سیاستهای دولت انگلیس و کمپانی های دارو سازی بزرگ وی رو مورد حمله قرار میده و بقیه حاضران در جلسه که به روز مرگی عادت کرده اند و انگار فقط برای بودن و حضور داشتن در اینگونه کنفرانس ها همه جا سرک میکشند سالن رو ترک میکنند . دکتر " جاستین کوئیل " جوان با دختر جسور "رُز" Rachel Weisz گپ کوتاهی میزنند و با هم برای صرف قهوه و .. سالن رو ترک میکنند . چندی بعد با هم دوست ( پارتنر ) میشوند . دکتر باید بزودی برای همیشه به کنیا برود و دختر ا ز وی تقاضا میکنه که حتما اون رو با خودش ببره ...! چند صحنه بعد هر دو در کنیا مستقر هستند و " رُز " روزهای آحر بار داری رو میگذرونه . " رز " با پزشکی سیاهپوست و محلی آشنا شده و هر دو پس از تحقیقات متوجه شده اند که کمپانی های بزرگ داروئی برای تست و آزمایش داروهای جدید خود از بیماران مبتلا به ایدز سو استفاده میکنند و 60 نفر از این بیماران در اثر مصرف داروهای جدید جان میدهند ... کمپانی های بزرگ دارویی که فعالیت های رُز و دوستانش رو خطری جدی می بینند و همه جا برایشان جاسوس میگذارند . فرزندشان در هنگام تولد مُرده به دنیا می آید ...رُز با آرنولد ( دکتر محلی ) برای سفر کاری به شهری دور دست میروند و در تصادفی ساختگی آنها و راننده ماشین هر سه به قتل میرسند ! انطور وانمود میکنند که زُز و آرنولد با هم رابطه عاشقانه داشته اند و ... بعدها معلوم می شود که "آرنولد " همجنسگرا بوده و رابطه آنها فقط کاری بوده ... جاستین به دنبال راز قتل همسرش به همه جا سرک میکشه و با هر کسی که فکر میکنه از این قتل خبری داشته باشه وادر گقتگو میشه ... وی رو به لندن منتقل میکنند و در محض ورد به فرودگا پاسپورتش رو ازش میگیرن ...پس از اون وی با هویتی جعلی به آمستردام میره ..آنجا هم در امان نیست و تهدید به قتل میشه ... با همان هویت جعلی به کنیا بر میگرده و.... در نهایت تصمیم میگیره به همون محل تصادف همسرش بره و با هفت تیر به زندگی اش پایان بده ... البته قبل از اینکه این کار رو بکنه 5 مامور با اسحله وی رو به رگبار می بندند ... در نهایت هم در کلیسائی بزرگ سنت پُل – لندن – مراسم بزرگ و باشکوهی !!!! در خور یک دیپلمات برایش می گیرند ! یکی از فامیل های رُز که کمکهای زیادی به " جاستین " کرده بود در مراسم سوگواری چند نامه محرمانه دیپلمات ها و کارخانه های بزرگ داروسازی و تولید کنند بزرگ اسحه رو میخونه و توطئه مشترک این قاتلان بشریت رو بر ملا میکنه ..مراسم بهم میخوره . فیلم ... داستانی انسانی ... عشقی ابدی ... بازیگران عالی ... کمک به همنوع ... لوکیشن های زیبا ...موزیک متن آفریقائی فوق العاده ... همه و همه دست به دست می دهند تا شاهکاری بزرگ رو خلق کنند . لعنت به سیستم سرمایه داری که برای کسب سود مادی بیشتر ، حاضر به فدا کردن جان میلونها انسان بیگناه هست . تماشای این فیلم رو به همه جدا پیشنها میکنم . اگر قراره هست فقط یک فیلم امسال ببینید سعی کنید همین فیلم باشه !