خوابگاه دختران
دیروز فيلم ایرونی " خوابگاه دختران " رو دیدم . داستان فیلم درمورد دختري به نام رويا است كه در كنكور دانشگاه قبول مي شود. او براي تحصيل بايد به شهرستاني دور ( سَر کوه ) برود. خانواده با تحصيل او در آن مكان مخالفند .رویا و دوستش شیرین هر دو در یک دانشگاه قبول شده اند پدر شیرین موافق فرستادن د خترش به دانشگاه نیست و به طعنه از شیرین میپرسد تو چرا تا حالا شوهر نکردی ؟! برادربزرگ شیرین ( فرهاد ) که مهندس هست ولی بیکار در ضمن عاشق رویا هم هست ! به طعنه میگوید کو شوهر ؟!؟ اما سرانجام رويا و شیرین به شهرستان مي روند تا زندگي جديدي را در خوابگاه دانشجويي تجربه كند ... فرهاد عاشق پیشه آنها رو به محل اقامت جدید میبرد . از خوابگاه خبری نیست و دختران در منزلی متروکه در نزدیکی دانشگاه مستقر میشوند . سکینه خانم که از منزل نگهداری میکنه به دختران مستقر در خونه ( 5 یا 6 دختر بسیار بی دست و پا و همه خرافاتی ) توضیحاتی در مورد جن و پَری و اینکه در خانه مترئکه روبرو پُر از جن هست و ... میده . دختران نابغه ! ومستقل ! دانشجویانی که هرگز معلوم نیست در چه رشته ای تحصیل می کنند و...تنها صحنه دانشگاه استادی است که در روز اول در کلاسی زنانه مردانه ( دختران یک ور نشسته ا ند و پسران طرف دیگر کلاس !) در مورد جن و داستان هائی که در این شهر هست توضیح میدهد ! خلاصه اینکه اینجا تهران نیست ! بیشتر دانشجویان شجاع از ترس غالب تهی میکنند . رویا قوی ترین شخصیت فیلم هست ولی متاسفانه حتی مکالمات اون هم بوی مرد سالاری میده . فیلمی کاملا ضد زَن و ارزش های زنانه . مسائلی در خانه بغلی اتفاق می افته که با ذهنیت قبلی، دختران فکر میکنند " جن " دیده اند ! فرهاد عاشق ! ( مهندس بیکار ) از رویا میخواد که دست از تحصیل بر داره و در رشته آشپزی و خیاطی تحصیل بکنه و زن خوبی برای اون باشه ! ... پدر شیرین میگه از اول هم با فرستادن دخترم به دانشگاه مخالف بودم . .. شیرین از ترس به تهران بر میگرده و ترک تحصیل میکنه ... به احتمال 99% این فیلم کپی بسیار بدی از یک فیلم ترسناک غربی است که سعی کرده اند سنت ها و خرافات مزخرف در جامعه ایرونی رو بهش اضافه بکنند .. چند دختر بَد لباس و ترسو و بی مزه ، بعنوان دانشجویان ! شرم آور ترین انتخاب های کارگردان هست ... مضمون کلی فیلم این هست که دختر بهتره زود تر شوهر کنه ..دانشگاه به دردش نمیخوره ..دانشگاه برای هیچکسی شوهر نمیشه ! در صحنه ای که فرهاد بدون خبر به دیدن رویا و شیرین میاد و از تهران پیتزا براشون می آره بقیه دختران با حسرت از تنها بودن !! همگی با فرهاد عشوه گری میکنند ( لابد در ایران قحطی پسر بیکار هم اومده ! ) فرهنگِ بسیار پائین رایج در جامعه ایران بوسیله فیلم های بی محتوای آنچنانی افتضاخ تر هم میشه . دست آقایان !!! كارگردان : محمدحسين لطيفي ، نويسنده : ايرج طهماسب و تهيه کننده : مجيد مدرسي درد نکنه ! اینان خواسته و یا ناخواسته کمک های شایانی به فرهنگ آخوندی ، زن ستیز و خرافاتی ایران میکنند !
پی نوشت : بازیگران: باران کوثري، نگار جواهريان، مجيد صالحي، صادق صفايي