دروغگوی تاريخ !
بزرگترين دورغ و شايد بزرگترين جوک تاريخ ، که تلخی اش برای سال های سال طعم دنيا رو تلخ کرده !
ديکتاتوری حکومت اسلامی به رهبری " خمينی " از همان روزهای اول با اعدام های بی رويه و بدون محاکمه سران حکومت شاه شروع شد ... به قتلگاه فرستادن دادن بيش از 1ميليون ايرانی در راه جنگی فرسايشی و بی نتيجه... اعدام دانش آموزان و نوجوانان در سال 60 و همچنان سرکوب و قتل و کشتار مخالفان ، جنگ ، خفقان، ترس و ارعاب پليسی شديد ، گشتن خانه به خانه و تعقيب و گريز هوادارن گروههای سياسی ، پُست های ايست بازرسی در تمام چهار راه های بزرگ و ... ارمغان حکومت اسلامی برای مردم ايران ... و بالاخره با دستور کشتار وحشيانه زندانيان سياسی در تابستان 1367 اين تراژدی غمگين کامل شد ... لکه ننگی که هرگز از دامن حکومت اسلامی پاک نخواهد شد ... بار ديگر نگاهی به مصاحبه خمينی اين سوال را به وجود مياره که براستی ديکتاتوری " مگه به چی ميگن ؟ در تمام تعاريفی که من از ديکتاتور خوندم " خمينی " ديکتاتوری سنگ دل و تشنه قدرت جلوه ميکنه .ديکتاتوری خمينی و نظامی که اون پايه ريزی کرد هنوز داره همون راه رو به روش های گوناگون ادامه ميده .
پی نوشت :
به ياد دوستی با قلبی بسيار بزرگ " کيوان دوست نژاد " به خاطر آرمانهايش در" 17 " هفدهمين بهار زندگی اش توسط همون ديکتاتور در سال 1361 اعدام شد به خانواده ی " کيوان " هرگز پيکر تنها پسرشان رو تحويل ندادند و اجازه برگزاری مراسم هم نداشتند !