Saturday, May 14, 2005

نمايش انتخابات آخوندی

قبلا هم نوشته بودم که اين نمايشی بيش نيست و حالا کم کم داره ثابت ميشه که اين نمايش بسيار کودکانه هم هست ! فقط نگاهی به عکس ها بياندازيد ؟ من اگر اون جوانی که تی شرت چه گوارا پوشيده کانديدا بشه حتما بهش رای ميدم ! اصلا هر جای دنيا باشم ميرم ميگردم و سفارت ( جاسوسخونه ) اسلاميش رو پيدا می کنم و يک رای گُنده به اون آقا پسر ميدم ... شک هم ندارم که حتما می تونه يک کشور 70ميليونی رو به راحتی بگردونه ... اون خانم چادری هم بَدک نيست فقط اگه کمی اخم هاش رو باز کنه و قول بده هر روز اول ظرف هاشو بشوره ، کهنه بچه اش رو عوض کنه ! غذای آغاشون رو بپَزه و بعدش بياد به کار های مملکتی رسيدگی کنه ! اصلا چرا نه ؟ مگه مملکت اسلامی و قانون ولايت فقيه طرفدار حقوق خانمها نیست ؟ اسلامی - ايرونی های وطنی اينقدر به حق و حقوق خانمها اهميت ميدن که اصلا گفته اند " خانمها ی محترم برن توی آشپزخونه تا گرگه شاخشون نزنه ! " کار های جدی تر ومملکت داری هم که هزارا تا دردسر داره برای آغايون ! برابری احترام و از اين حرف ها همينه ديگه ! بهشت هم که هميشه زير پای مادر هاست ! البته اون آخوند ريشوی آخر عکس ها هم کم بَد نيست ، احتمالا نسبی با بن لادن هم داره ( قيافه هاشون که شبيه ) تازه با يک رای توی دهن آمريکا هم يک مشت محکم ميزنم ! داشتم فکر می کردم به کدومشون رای بدم که يک دفعه ديدم دوست وبلاگنويس خوبم هم خودش رو کانديد کرده ! انگار بحاطر دوستی و رفاقت هم که شده مجبورم بهش رای بدهم ! خوشبختانه هيچ وقت با ساز جمهوری اسلامی نرقصيدم که اين بار دوم باشه ! هنوز زياد مثلا " روشنفکر داخلی و خارجی " داريم تا صد باره گول بخوردند و به پای صندوق های فريب بروند . بهتره که اين بار هم همون ها بروند و رای بدهند و من بازم " حق رای " دادنم رو برای نوبت بعدی نگه دارم ... خلاصه هرچی باشه همون مثلا روشنفکر ها هستند که دارن توی 8 ساله گذشته اين دولت ارتجاعی 2 خردادی و مترقی !!!رو حلوا حلو می کنند و سنگينی اش رو ، روی دوش و شونه هاشون تحمل ميکنن !