سفر نامه مصر – کايرو ( 3)
کايرو/ قاهره از شهرهای مورد علاقه من هست ... شلوغی و هياهو ی شهر ، روح زندگی رو به انسان منتقل می کنه ..البته آلودگی هوا ، ترافيک وحشتناک ، سرو صدای بسيار و رانندگی بسيار بد ! هر بار که بخواهی از خيابون های اصلی رد بشی بايد اول جونتون رو بذاری کف دستت و به سرعت عرض خيابون رو طی بکنی ... ( ياد سال 2000 افتادم که به تهران اومده بودم ! ) بعدش هم چند ثانيه ای نفس تازه کردن ... وضيعيت پياده رو ها در اکثر محله های مسکونی و حتی تجاری اينقدر بد و پر از چاله و بالا و پايينی هست که تقريبا همه در کنار خيابون راه می روند ..برای من روزهای اول کمی سخت بود ولی توی پياده روهای آنچنانی واقعا نمی شه راه رفت و مجبوری به خيابون بيائی ..هر از گاهی هم صدای بوق وحشتناک از پشت سرت بهت می فهمونه که در خيابون هستی ! چند موزه بسيار زيبا در کايرو هست که بار قبل همه رو ديده بودم و اين بار بيشتر به مشروب خوری ، رقص و آواز و گشت و گذار روزانه و شبانه در ! رودخونه نيل گذشت ! بار های قشنگ و موزيک های جالب هم از ديدنی های کايرو هستند . به نظر من محيط " Cairo Jazz Club " از بهترين ها بود ... "After Eight " هم با غذای خوشمزه و موزيک آلترناتيو مصری ، و دنس فلور بزرگ عالی بود . " bar 28 " هم پاتوقی برای اروپائيها و مصری های روشنفکر مقيم کايرو هست .
ساختمانهای بسيار زيبائی در شهر هستند که متاسفانه بيشتر اونها " مسجد " هستند . هميشه وقتی به کشورهای اسلامی ميرم از هزينه ای که مردم عامی و اکثرا فقير ، برای ساختن مساجد با سنگ های مرمر و بهترين مصالح و ... می پردازند حرصم می گيره . به اين ميگن شستشوی مغزی که دين پر برکت اسلا م !!!! از همه بهتر بلده که از احساسات مذهبی مردم بيچاره سو استفاده بکنه .. . مردمی که به زحمت نون شب دارن ولی وظيفه خودشون می دونن که به مسجد محل کمک کنند تا سقف اش خوشگل تر از بقيه باشه و ... لابد " خدا " يشان جای گرم و راحت و لوکس لازم داره !
محله " المهندسين " ( محله پولدار نشين و تر و تميز ) در شهر کايرو اسامی بيشتر خيابونها به اسم کشورهای خاورميانه هست و خيابونی به نام ايران دارند و جالب تر اينکه خيابون نسبتا بزرگی به نام " دکتر مصدق " دارند . عجيب تر اينکه در سرزمين اسلامی _ آخوندی حتی تحمل نام خيابونی به اسم اين بزرگ مرد تاريخ ايران رو هم نداشتند ، و با اسم امام هميشه غايب و معلق در ميون زمين و هوا عوضش کردن ! عکسی از مجسمه " ام کثلوم " برای مادرم که طرفدار صدای جادوئی اين خواننده عرب هست . مجسمه در وسط ميدونی کوچک در چند متری هتل ما بود .
پايان.