Tuesday, November 09, 2004

قفس را بسوزان رها کن پرنده گان را

من معتاد به کتاب خوندن هستم و تقريبا هيچ شبی تا چند صفحه ای کتاب نخونم نمی خوابم. هميشه هم چند ين کتاب رو با هم شروع می کنم ! 2 تا کتاب از خاطرات زندان و ديگری گردآوری خاطرات زندانهای جمهوری اسلامی رو ديشب تموم کردم .
در " کتاب زندان " جلد اول زندانی سياسی سابق " زهرا لنگرودی " چند نامه به پسرش رو چاپ کرده با هم می خوانيم : نامه شماره 2
پسرم امروز توی ملاقات پرسيدی اين جا بچه ها چه بازی هائی می کنند ؟
يکی از بازيهائی که می کنند ، ملاقات بازی است . تو خوب می دانی اين چه جور بازی ئی است . يکی از بچه ها زندانی می شود ، يکی ملاقات کننده. آن که نقش زندانی را بازی می کند ، چشم بند مادرش را روی چشمش می بندد و گوشی تلفن خيالی را بر می دارد ، و آن که ملاقات کنند ه هست ، يک گوشی تلفن خيالی ديگر را ، و با هم حرف می زنند . همان حرفهائی که توی ملاقات می شنوند . بعضی وقتها هم چند تا يشان توی تشت بزرگی که ما لباس می شوئيم می نشينند و ما آنها را دور حياط می کشيم . گاهی ماشين سوار می شويم و گاهی اتوبوس دو طبقه . اکثر آنها نمی دانند که اتوبوس 2 طبقه چيست . چون توی زندان بزرگ شده اند و هرگز اتوبوس نديده اند . تنها ماشينی که می شناسند مينی بوس هست که ما را برای ملاقات می برد . يکی از اين بچه ها پسر کوچولوئی است با موهای بور به رنگ ساقه های گندم . چادر کوچولوئی دارد که از يکی از بچه های آزاد شده برايش به يادگار مانده .هميشه آن را سرش می کند و نماز می خواند و دعا می کند که از اين جا برود . و هميشه هم می گويد " مامان ، خدا چرا به حرفهای من گوش نمی کند ؟ تو دعا کن " ! وقتی کسی می پرسد " چرا چادر سرت می کنی " ؟ می گويد که " نجيب است " ! او توی زندان به دنيا آمده و همه اش زنها را ديده و نمی داند پسر يعنی چه !

البته لازم به ياداوری است که اين نامه ها بعد ها به پسرش داده شده چون هرگز جلادان و زندانبانان اسلامی اجازه فرستادن نامه ای با اين متن رو به زندانی نمی دادند . بعد از خوندن اين فصل کتاب به ياد " روز جهانی کودک " افتادم ! که مدتی پيش بود و مراسم ها ئی هم در ايران برپا شد ! راستی کودکان متولد و بزرگ شده در زندان های اسلامی ، کودکان شاهد شکنجه و تجاوز به مادرانشان ، کودکانی که در اسارت و محروميت از آزدادی ، سو تغذيه و نبود امکانات بهداشتی و ... هزاران محدوديت ديگه در زندانهای جمهوری اسلامی ايام طفوليت خود رو گذروندند و مطمئنا هنوز هم تعداد زيادی در زندانها هستند ( احتمالا با مادارنی به جرم فساد ، مواد قاچاق و قتل و ..) جرم و گناه !!! مادران چه سياسی باشد و چه غير سياسی ، " زندان محيط مناسبی " برای رشد کودک نيست .