Monday, September 06, 2004



International Regent Street Festival

يکشنبه و هوای آفتابی لندن ...با دو دوست قديمی و خوب ... فستيوال بين المللی در Regent Street ... غذای چينی در محله چينی ها و پرخوری !!! ... کلی گپ زدن و پياده روی و خنده ... دوست عزيزی سفر کوتاه کاری به انگليس داره و توی فستيوال بودم که زنگ زد ... صدای تلفن عمومی می گفت که همز مان توی فستيوال هستيم ولی با شلوغی و صدای موزيک وديداری تلفنی داشتيم ! ساعت 8 شب با مسافر چند ساعت پيش از سرزمين اسلامی رسيده به بار قشنگ و امريکائی Cheers رفتيم ... بطری شراب سفيد فرانسوی ... گپ و خنده و خبر های جديد از سرزمين اسلامی ...کمی پياده روی و هوای آزاد ... چند تا خيابون پايين تر بار قديمی Ain’t Nothin ‘ But … با موزيک زنده جاز ... کوچيک ، پر سر و صدا و شلوغ ! ولی مورد علاقه و پاتوق شب های خاطره ...هميشه ساعتهای خوشی زود سپری ميشن ! قبل از اينکه به خودمون بيايم ساعت به 12 شب نزديک ميشه و دوان ، دوان با سيندرلا !!! به سمت هتلش رفتيم ... توی ماشين در راه برگشت به خونه " Norah Jones " با صدای جادوئی اش می خونه و" حس نهفته و سرکوب شده ای " در من کم کم بيدار ميشه ... تقريبا تا خود صبح بيدار می مونم و خواب چندانی به سراغم نمياد ... " حسی " همين نزديکی ها به " پرواز " در اومده .. همه و همه روز يکشنبه خوبی رو برام ساختند ...