Wednesday, June 16, 2004

World Weddings
محمد و فرشته

امشب بی بی سی کانال 2 برنامه ای مستند در مورد ايران نشون داد. اين مستند که به واقع خوب درست شده بود به زندگی مردی 47 ساله بنام محمد مي پردازد. ايشون قبل از انقلاب معتاد به ترياک بوده و پس از انقلاب به هروئين روی مياره ...ساليان در کوچه و خيابون و پارکها بصورت نیمه خمار زندگی گياهی داشته ...در همين دوران از طريق استفاده سرنگ آلوده به ويروس " اچ آی وی / ايدز " هم مبتلا ميشه... به کمک پزشکی بسيار انسان بنام " دکتر آرش آعلا " ترک اعتياد ميکنه ... دکتر آرش ، محمد 47 ساله را به زادگاهش شهر کرمانشاه ميبرد و توسط برادر کوچکش " دکتر کاميار اعلا " خانمی را برای ازدواج به وی معرفی کند . دکتر کاميار، محمد را به يکی از بيمارانش که خانمی بنام مريم و 21 ساله هست معرفی میکند. مريم از طريق شوهر سابقش که معتاد بوده و مبتلا به " ايدز / اچ آی وی " به اين بيماری مبتلا ست . شوهر سابق مريم بر اثر بيماری ايدز فوت کرده است.پدر مريم پاسدار بازنشسته است و معتاد به مواد مخدر . مريم می گويد با اينکه پدر بد دهن ، معتاد و بد اخلاق است ولی باز من او را دوست دارم چون پس از مرگ شوهرم و ابتلای من به بيماری ايدز او هنوز مرا دوست دارد ! مادر مريم از خواستگار ( محمد ) چندين سال جوانتر است . پس از چند ساعتی گفتگو مريم به محمد جواب رد ميدهد ... مريم 21 ساله بسيار زيباست و بزرگترين آرزويش " مرگ " است ! وی دعا می کند تا قبل از 5 سال بميرد !...
محمد مردی است خوش گذران و چون 3 سال است که ترک اعتياد کرده خود را 3 ساله احساس ميکند و کلا انسان خوش گذرانی است . هر ساله سالگرد ترک اعتياد را جشن می گيرد... اما در تهران وی دوست دختری بنام فرشته دارد که پس از چند ماه از دوستی به وی " راز "خود را میگويد ( معتاد سابق و حامل ويروس اچ آی وی/ ايدز ) فرشته 33 ساله خانمی بيوه است که 10 سال پيش از همسرش طلاق گرفته و خود قبلا به اعتياد و مشروبات الکی معتاد بوده ... بر خلاف تصور محمد 47 ساله فرشته به وی پاسخ مثبت می دهد و دو زوج بيکار و بدون هيچ حرفه خاصی با هم ازدواج موقت میکنند. به کمک قوانين جمهموری اسلامی در حضور آخوندی پير و دکتر آرش " محمد 47 ساله فرشته 33 ساله" را به صيغه 6 ماهه خود در می آورد ! فرشته از اين بایت بسيار راضی است و اظهار می دارد که محمد مرا درک میکند و از بقيه مردان زندگی من بسيار بهتر است ما سکس خوبی داريم و اميدورام که به ويروس اچ آی وی / ايدز مبتلا نشوم ولی اگر هم پيش آيد من بخاطر محمد همه کاری میکنم ! در اين ميان گفتگوئی بين دکتر آرش( که به نظر 35 تا 40 ساله می نمايد)و محمد در جريان است . دکتر آرش اظهار می دارد که من هنوز در تهران خانه شخصی و درآمد ثابت و کافی ندارم برای همين هم نمی توانم مسوليت ازدواج را بعهده بگيرم شما هردو بيکار و بی خرفه هستيد و با مادرانتان زندگی می کنيد چرا ميخواهيد ازدواج کنيد ؟ جواب محمد اينست ما " عاشق " هستيم ! وضع ظاهری خانه پدری دکتر آرش و دکتر کاميار اعلا در کرمانشاه خبر از وضعيت مالی خوب آنها دارد ... در پايان فيلم قسمتهائی است تلخ و تلخ ! معتادان به مواد مخدر گروه يک ( هروئين و ... ) در خرابه ای مشغول تزريق و داغ کردن و ميکس کردن مواد با هم هستند ... دکتر آرش از معتادی می پرسد وقتی سرنگ نداری از ديگران قرض ميگيری فکر نمی کنی بغير از اعتياد شايد " ايدز "هم بگيری ؟ وی می گويد برای فرار از اين زندگی بد بايد مواد مصرف کنم تا نفهمم که در اطرافم چه می گذرد و بيماری ايدز مال " همجنس بازان " است نه من !
انسان دوستی و حس کمک به همنوع که من در " دکتر آرش اعلا " و خانوداه اش ديدم بسيار زيبا و قابل ستايش بود. ايکاش سازمان و بنيادهائی برای رسيدگی به اينگونه بيماران در ايران بيشتر بود که بصورت عملی و دلسوزانه به بيماران رسيدگی ميکردند.
طی آماری در برنامه اعلام شد که ايران پس انقلاب بيش از 3 ميليون معتاد دارد و از هر 20 نفر جوان يک نفر معتاد است . بخاطر تابوی مذهبی و سنتی هيچ آمار دقيقی از مبتلايان به ويروس " اچ آتی وی / ايدز " در ايران وجود نداد.
در طول برنامه گاه وبيگاه آهنگ فقط بخاطر تو ( سروده مريم حيدر زاده ) که فکر کنم با صدای منصور بود پخش ميشد .
هنگاميکه مريم 21 ساله مبتلا به ايدز با بغض و کمی گريه صحبت ميکرد ، آهنگ غم تو چشمامی قشنگت لونه کرده پخش شد ...


PS
من پس از ديدن اين فيلم هنوز کمی شوکه و بسيار غصه دار هستم ...
زندگی مريم ها ، فرشته ها ، و حتی محمد ها در ايران چه خواهد شد ؟؟؟جقدر تفاوت در اين کره زمين کوچک و بی مقدار ...
گيچم . !