Friday, March 12, 2004

امروزبازم جمعه اس همون جمعه های کوههای شمرون ، دربند ، درکه ، قله توچال ، جمعه اسکی رفتن ، دیزین و شمشک ...جمعه دوران تین ایجری ،خاطرات دوستان و عزیزانی که الان هر کدوم توی یک گوشه دنیا زندگی میکنن ، بعضی ها هم که همون سالهای اول انقلاب در راه آرمانهاشون دسته دسته بهمراه همرزمانشون ، قهرمانانه توسط دولتمردان مثلا " اصلاح طلب اسلامی " اعدام شدند ! جمعه های سرود خوان ... یک جنگل ستاره داره ... جمعه های " سر اومد زمستون ..." جمعه های " کوهنورد محکم باش ! " جمعه های خاطره... بازم از اون جمعه هاست که حسابی هوس کوههای تهران رو کردم و خاطراتی که اونجا موندند !

این شعر بسیار زیبا رو ، شاعر مقیم فرانسه " اسماعیل وفا یغمائی " سرده .
بر روی آهنگ میخوام برم کوه شکار آهو !


دشت بی آهو
میخوام برم کوه ، دیدن آهو
کوله بار من کو لیلی جون ،کوله بار من کو ؟
شنیدم آهو ، زخمیه تو دشت
کوله بار من رو پّر کن از مرهم و دارو.

شنیدم آهو ، زخمی تیره
اسبمو زین کن ، که خیلی دیره
حیفه که آهو ، تو دشت بمیره
دشت بی آهو لیلی جون مث کویره


مرد شکارچی ، حیف نمی دونه
تو چش آهو ، حیف نمی خونه
که اون قدیما ، اول دنیا
آهو دشتا لیلی جون دادش اونه

میخوام برم کوه ، دیدن آهو
کوله بار من کو ، لیلی جون کوله بار من کو ؟

P.S
Yellow Stone River Grand Canyon این عکس رو چندی پیش در امریکا گرفتم محل :