Sunday, December 28, 2003

بر کدام جنازه زار می زند ... ؟

بر کدام جنازه زار می زند اين ساز ؟
بر کدام مُرده ی پنهان می گريد
اين ساز بی زمان ؟
در کدام غار
بر کدام تاريخ می مويد اين سيم و زه ، اين پنجه ی نادان ؟

بگذار برخيزد مردم بی لب خند
بگذار برخيزد !


زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمه ی صافی
زاری بر لقاح شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراع بلند نسيم
زاری بر سپيدار سبز بالا بس تلخ است.
بر برکه ی لاجوردين ماهی و باد چه می کند اين مديحه گوی تباهی ؟
مطرب گورخانه به شهر اندر چه می کند
زير دريچه های بی گناهی؟


بگذار برخيزد مردم بی لب خند
بگذار برخيزد !



" احمد شاملو " – در آستانه -