Wednesday, November 05, 2003

" پائيز چه زيباست "
زندگی با همه سختيها و مشقتها هنوز هم بسيار زيباست لااقل برای من بسيار زيباست . فصل پائيز با برگهای روی زمين ..رنگهای رويائی لذت شنيدن خش خش برگهای خشک در زير پاها... راه رفتن توی خيابونهای آشنا و دوست داشتنی " ميلان " و يادآوری روزهای طلائی سپری شده در اين ديار ... همگی حالتی رو برام فراهم می کنند که حتی نمی تونم اسمی روش بذارم.فقط ميتونم بگم بازم دارم گاهی جلوتر از زمان و گاهی افتان و دوان دوان بدنبال زمان و گاهی هم غرق در " زمان گذشته "ميرم ... می دونم که هنوز نوشيدن " اسپرسو تلخ و داغ "، آفتاب کم حرارت پائيز ، قدم زدن بدون هدف در پارکهای سراسر پوشيده از برگهای خشک و نيمه جون ، دنبال کردن رد بال پرندگان در آسمون، نشستن کنار همون درياچه پر خاطره ، نون ريختن برای قوها و اردکها و ... هزاران دليل ديگه برای دوست داشتن پائيز ...
آره، هنوزم حس ميکنم " پائيز چه زيباست " و من همچنان مست تماشای اينهمه زيبائی و رنگ .