Friday, September 05, 2003

گاهی
به صدای" سکوت" ميان" فاصله ها " می انديشم
و
پنجره هائی که ديگر" باز" نخواهند شد
و
نگاهی که " هرگز " به " تو " خيره نخواهد شد

گاهی
زندگی " تلخ " می شود
به مانند " تلخ ترين بادام " روی زمين
امروز،
اما
بسيار " شيرين " است اين " زندگی "
اين واژه گنگ ونامفهوم گمشده در " قلبها "
"شيرين " است امروز
مثل خمره لبريز از " عسل "

گاهی
همين " شيرينی " مرا می آزارد
می فهمی ؟