Saturday, June 07, 2003

فوتبال راديوئی !
سوار تاکسی بين شهری شدم تا از شهر " تونس " برم به شهر " سوس " مسافتی حدود 150 کيلومتر راننده آهنگ آبگوشتی عربی رو زياد کرده بود {يا حبيبی و...} سعی کردم با بغل دستی سر صحبت رو باز کنم و فرانسوی د ست و پا شکسته ام رو تمرين کنم ضمنا مجبور نشم به آهنگ گوش بدم ! چند دقيقه ای نگذشته بود که مسافر ديگه ای به عربی به راننده چيری گفت و بغل دستی من هم گفت ميخواد راديو گوش کنه ! ضبط در عرض چند ثانيه تبديل شد به راديو ! گزارش فوتبال تيم ملی تونس به زبان عربی ! برای من که هرگز در تمام عمرم هيچ مسابقه فوتبالی رو کامل تماشا نکردم حالا می بايست به صدای راديو و ابراز احساساتهای گاه و بيگاه بقيه مسافرها هم گوش بدم ! رو به بيرون کردم و محو تما شای مناظر و صحرا و بيابون شدم .45 دقيقه اول تمام شد و دوباره راننده آهنگ آبگوشتی عربی رو روشن کرد ولی اينبار چه لذتی داشت صدای يا حبيبی !!! اصلا بنظرم همه چيز از فوتبال بهتره ! خلاصه به شهر " سوس " رسيديم و بايد تاکسی ديگه می گرفتم تا برم هتل ، همينکه سوار شدم مسابقه لعنتی دوباره شروع شد ! از فوتبال همين جوريش هم بدم ميومد ولی حالا ديگه متنفر شدم ! با شنيدن اسم فوتبال ياد گوينده عرب زبان می افتم و ابراز احساسات بقيه مسافرها ! فکر کنم اينهم يک جور شانسه ديگه !