گوش کن
کمی آرامتر، گوش کن تا
صدای نگاهم را بشنوی
باز هم به اين شهر غريب می آيم
می آيم و می دانم
پشت اتاقکهای تاريکی
لبخند شادی لانه خواهد کرد
می آيم ولی نمی دانم
نور مهتاب چرا باز حقيرانه
تابش نور نگاهم را ، پنهان ميکند؟
می آيم و مي مانم
گوش کن
عاقبت روزی می شنوی
صدای رفتن نگاهم را
می دانم که نمی خواهی بدانی
آخر اين قصه را
...
و گريزی نيست
گوش کن
...